فیک :اگه ما ستاره بودیم چی؟! [پارت :6]

✧༺♥༻✧
از بیرون به کل کمپانی نگاهی انداختم و با لبخند وارد شدم
تو اتاقم نشسته بودم که دیدم یکی مثل خر سرش رو انداخت پاین و امد تو
پسره : اهه مگه این جاخالی نبود؟؟
من: !!!!!!!!!!!!!!
من: بود ولی الان اتاق منه
پسره : شما ؟
من : من طراح جدید کمپانی هستم
پسره: من جونگ کوکم
من: خوشبختم من کالن هستم میتونید الی صدام کنید ??
پسره : همچنین
پسره : ببخشید من همین طوری امدم تو اخه قبلا اینجا خالی بود ما میامدیم اینجا پلاس میشدیم
همون لحظه یکی با لگد زد تو کمر کوک گفت برو تو دیگه
من :....!!!!!
پسره : اع میگه اینجا خالی نبود
من : اعه تو اینجا چیکاره میکنی
پسره ( یا کوک) : شما هم رو میشناسید ؟؟
من : بله متاسفانه
پسره :?? بله خوشبختانه
پسره : ببخشید ما همین طوری امدیم تو
اخه قبل اینجا خالی بود
من : اره میدونم جنگ کوک گفت که میامدن اینجا پلاس میشدین
نشسته بودم
که یه لحظه احساس کردم کمپانی داره میره رو هوا
یکی داشت میگفت کامبک هوم کامبک هومممم
امدم بیرون
رفتم سمت سالن رقص و تمرین
دیدم هفتا اسکل نشستن کف سالن دارن عر میزنن
من : اینجا چه خبره ؟؟؟؟؟
یه پسره : سلام الی من جیهوپم بیا بیا لباسامونو طراحی کن بیا
من: سلام خوشبختم !! باشه
رفتیم سره صحنه که با توجه به اهنگ و صحنه
کار طراحی رو شروع کنم
بعد از طراحی لباس گروه- BTS
روفتم سره صحنه گروه - BlackPink
من : سلام من الی هستم طراح جدید لباس های
لیسا :(سلام من لیزا هستم خوش امدی
من : همچنین
داشتم به صحنه نگاه میکردم لباس های مناسب رو در نظر میگرفتم
که لیساصدام زد
لیسا : الی ، الی
من: بله
لیسا : میشه یه لحظه بیای...
{تا پارت بعد بای🍓}